آرایه های ادبی، یکی از مهم ترین موضوعات در ادبیات فارسی می باشد. استفاده مناسب از آرایه های ادبی، باعث تاثیر گذاری بیشتر، زیبایی و گوش نوازی سخن شاعر یا نویسنده می شود بنابراین، یادگیری این صنایع می تواند در راستای ارتقای شعر و نثر شما اثر بخش باشد. در آموزش هفته گذشته آرایه های بدیع لفظی که سبب افزایش موسیقی در نثر و نظم می شوند را بررسی کردیم این هفته، در این آموزش قصد داریم؛ یکی از مهم ترین بخش های آرایه های ادبی یعنی بدیع معنوی را معرفی کنیم. شما با یادگیری و به کارگیری نکات این اموزش قادر افزایش موسیقی معنوی اشعار و نوشته های خود خواهید بود صناعات بدیع معنوی بر اثر ایجاد تناسبات و روابط معنایی خاصی بین کلمات است و به طورکلی یکی از وجوه تناسب و ربط معنایی بین دو یا چند کلمه برجسته می شود.
مراعات نظیر و تناسب
مراعات در لغت به معنی تناسبها و هماهنگیهاست و در اصطلاح ادبی آوردن واژهه ایی در سخن است که با هم ارتباط معنایی (غیر از تضاد) داشته و یادآور یکدیگر باشند. زیبایی آفرینی مراعات نظیر در تعامل واژه ها است که خواننده از دریافت این ارتباط معنایی لذت می برد
مثال:
من مسلمانم،
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه ، مهرم نور
دشت سجاده ی من
(سهراب سپهری)
در این شعر واژه های مسلمان، قبله، جانماز، مهر و سجاده ارتباط معنایی دارند. می توان گفت
زیبایی و تناسب معنایی که در شعر وجود دارد، از همنشینی این واژه ها به وجود آمده است.
تضاد
هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت بهکار رود، آرایه تضاد پدید میآید.
مثال:
در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است
(تضاد میان واژگان امید و ناامید)
متناقضنما (پارادوکس)
در لغت به معنی ناسازی و نقیض هم بودن است. در اصطالح ادبی آوردن و جمع دو واژه یا دو معنی متناقض در سخن است؛ چنانکه جمع آنها در زبان محال باشد و آفرینندۀ زیبایی شود
به بیت زیر توجه کنید:
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای من در میان جمع و دلم جای دیگرست
حاضر و غایب به هم اضافه شده است. چگونه ممکن است کسی هم حاضر باشد و هم غایب؟! از نظر منطق چنین امری ناممکن است و شگفت. به بیان دیگر، وجود یکی، نقض دیگری است.
لف و نشر
لف در لغت به معنی (پیچیدن) و نشر به معنی (گستردن)است. در اصطلاح بدیع، هرگاه شاعر یا نویسنده دو یا چند لفظ ذکرکند، سپس دو یا چند لفظ دیگر بیاورد که هر کدام از اینها به یکی از آن لفظ ها مربوط شود، لف و نشر گویند. در لف و نشر معمولا معنی بخش اول ناتمام است و نیازمند ادامة مطلب؛ بنابراین ذهن شنونده در تکاپو، منتظر ادامة مطلب است. با آمدن دنبالة مطلب در بخش دوم، انتظار برآورده میشود. این چالش ذهنی و دریافت، سبب لذت بردن خواننده می شود.
مثال:
منعم مکن از دیدن قد و رخ و چشمش
من انس به سرو و گل و بادام گرفتم
در بیت بالا نوعی ارتباط و هماهنگی و موسیقی معنوی را حس خواهیم کرد. این موسیقی معنوی از آنجا سرچشمه میگیرد که شاعر ابتدا کلمات و واژگانی را به ترتیب ذکر کرده است؛ سپس وصف یا توضیحی یا افعالی برای هریک از آنها در عبارات بعدی می آورد. واژههای قد، رخ و چشم (لف) و واژههای سرو، گل و بادام (نشر) هستند که شاعر به ترتیب نشرها را اینگونه به لف ها باز می گرداند و ذهن خواننده با چالش و دقت به این معنی پی می برد.
تلمیح (اشاره)
هر گاه با شنیدن بیت یا عبارتی به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی یا … بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است.
مثال : پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت من چرا ملک جهان را به جویی نفروشم
(اشاره به داستان آدم و رانده شدن او از بهشت به خاطر خوردن میوه ممنوعه (سیب) در بهشت)
تضمین
هر گاه شاعر یا نویسندهای، بخشی از نوشته فردی دیگر را در میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته را تضمین نمودهاست. دقت کنید که باید عین نوشته بیاید و اصولاً داخل «…» بیان میشود.
این دو بیت از دیوان حافظ که در آن خواجه از اشعار سعدی تضمین کردهاست:
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که در بند توام آزادم
اغراق (مبالغه)
هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیدهای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده میشود. البته این ادعای غیرممکن باید به گونهای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد و شعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند.
ابیات شاهنامه فردوسی نمونه ای مناسب برای بررسی این آرایه می باشد.
حسن تعلیل
در لغت به معنای دلیل و برهان نیکو آوردن است و در اصطلاح ادبی آن است که دلیلی هنری (شاعرانه) و غیرواقعی برای امری بیاورند؛ به گونه ای که بتواند مخاطب را اقناع کند و خیال انگیز باشد.
تویی بهانه آن ابر ها که می گریند بیا که صاف شود این هوای بارانی (قیصر امین پور)
ارسال المثل
هر گاه شاعر یا نویسنده درسخن خود از «ضربالمثلی» استفاده کند یا بخشی از سخن او آنقدر معروف باشد که به عنوان ضربالمثل به کار رود؛ آن بخش از کلام، دارای آرایه ارسال المثل یا به اختصار، مثل است. پس، ارسال المثل عبارت است از: آوردن مطلبی حکیمانه در شعر، که نتیجه آن باعث آرایش کلام و تقویت بنیه سخن میشود.
مثال : تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
اسلوب معادله
هرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهوم بیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایه اسلوب معادله می گویند. صائب تبریزی از جمله شاعرانی است که اسلوب معادله را به عنوان یک عنصر اصلی در اشعار خویش قرار دادهاست. (شاعر در مصراعی سخن میگوید و برای اثبات سخن خود از مثل استفاده میکند)
مثال :
عشق چون آید برد هوش و دل فرزانه را دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را
حس آمیزی
آمیختن دو یا چند حس را در نظم یا نثر را حس آمیزی میگویند. هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است. به چیزی نسبت دهیم که با آن حس قابل احساس نباشد، آرایه حس آمیزی آفریده میشود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست
مثال :
طعم پیروزی را چشید…
در مقاله دوم از مجموعه مقالات آرایه های ادبی به بررسی آرایه های بدیع معنوی پرداختیم.
امید است که مطالب برای شما عزیزان مفید و موثر واقع شود.